۱۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۳:۴۸

به مناسبت ولادت حضرت علي(ع) - 3

عدالت و حقيقت خواهى حضرت على (ع)

عدالت و حقيقت خواهى حضرت على (ع)

خبرگزاري مهر- گروه دين و انديشه: حكومت حضرت على (ع) بر پايه عدالت، تقوى و مساوات استوار بود، آن حضرت در مسند قضا جز به حق حكم نمي داد و هيچ امرى هر قدر خطير و عظيم، نمي توانست رأى و انديشه او را از مسير حقيقت منحرف سازد.

به گزارش خبرگزاري مهر ، على (ع) مرد حق و عدالت بود و در اين امر بقدرى شدت عمل به خرج مي داد كه فرزند دلبند خود را با سياه حبشى يكسان مي ديد، آن حضرت از عمال خود باز جوئى مي كرد و ستمگران را مجازات مي نمود تا حق مظلومين را مسترد دارد . بدين جهت فرمود "بينوايان ضعيف در نظر من عزيز و گردنكشان ستمگر پيش من ضعيف هستند."

على (ع) خود را در برابر خدا نسبت به رعايت حقوق بندگان مسئول مي دانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى به معنى واقعى و حقيقتى آن بود و محال بود كوچكترين تبعيضى را حتى درباره نزديكترين كسان خود اعمال نمايد، چنانكه برادرش عقيل هر قدر اصرار نمود نتوانست چيزى اضافه بر سهم مقررى خود از بيت المال مسلمين از آن حضرت دريابد .

هيچيك از علماى حقوق روابط افراد و طبقات را با هم و همچنين مناسبات اجتماع را با حكام دولتى مانند آن حضرت بيان ننموده‏اند، على (ع) جز راستى و درستى و حق و عدالت هدفى نداشت و از دسيسه و حيله و نيرنگ بر كنار بود.

زماني كه به خلافت رسيد و عمال و حكام عثمان را معزول نمود عده‏ اى از يارانش عرض كردند كه عزل معاويه در حال حاضر  به صلاح نيست زيرا او مردى فتنه جو است و به آسانى دست از امارت شام بر نمي دارد، على (ع) فرمود من براى يكساعت هم نمي توانم اشخاص فاسد و بي دين را بر جماعت مسلمين حكمروا بينم .

گروهى كوته نظر را عقيده بر اينست كه على عليه السلام بسياست آشنائى نداشت زيرا اگر معاويه را فورا عزل نميكرد بعدا ميتوانست او را معزول كند و يا در شوراى 6 نفرى عمر اگر موقة سخن عبد الرحمن بن عوف را ميپذيرفت خلافت بعثمان نميرسيد و اگر عمرو عاص را در جنگ صفين رها نميساخت بمعاويه غالب ميشد و جريان حكميت پيش نميآيد و و...سخنان و اعتراضات اين گروه از مردم در بادى امر صحيح بنظر ميرسد ولى بايد دانست كه على عليه السلام مردم كريم و نجيب و بزرگوار و طرفدار حق و حقيقت بود و او نمى‏توانست معاويه و امثال او را بر مسلمين والى نمايد زيرا حكومت او كه همان خلافت الهيه بود با حكومت ديگران فرق داشت،حكومت الهيه با توجه بمبانى عاليه اخلاقى و فضائل نفسانى مانند عدل و انصاف و تقوى‏و فضيلت و حكمت و امثال آنها پى ريزى شده و مصالح فردى و اجتماعى مسلمين را در نظر ميگيرد و آنچه بر خلاف حق و عدالت است در چنين روشى ديده نميشود،على عليه السلام مظهر صفات خدا و نماينده او در روى زمين است و اعمالى كه انجام ميدهد بايد منطبق با حقيقت و دستور الهى باشد.

(اى مالك) خدا را انصاف ده و درباره مردم نيز از جانب خود و نزديكانت و هر كسى كه از زير دستانت دوست دارى با انصاف رفتار كن كه اگر چنين نكنى ستمكار باشى و كسى كه به بندگان خدا ستم كند خداوند به عوض بندگان با او دشمن مي شود و خداوند هم با كسى كه مخاصمه و دشمنى كند حجت و برهان او را باطل سازد و آنكس با خدا در حال جنگ است تا موقعيكه دست از ستمكارى بكشد و به توبه گرايد، هيچ چيز مانند پايدارى بر ستم در تغيير نعمت خدا و زود به غضب آوردن او مؤثر نيست زيرا خداوند دعاى ستمديدگان را مي شنود و در كمين ستمكاران است.

(اى مالك) بايد كه دورترين و دشمن‏ترين زير دستانت نزد تو آن كسى باشد كه بيش از همه در صدد عيبجوئى مردم مي باشد زيرا كه مردم را عيوب و نقاط ضعفى مي باشد كه براى پوشانيدن آنها والى و حاكم از ديگران شايسته ‏تر است پس مبادا عيوب پنهانى مردم را كه از نظر تو پوشيده است جستجو و آشكار سازى چون تو فقط عيوبى را كه آشكار است بايد پاك كنى و خداوند به آنچه از نظر تو پنهان است حكم مي كند، بنابراين تا مي توانى زشتى مردم را بپوشان تا خداوند نيز از تو آنچه را كه از عيوب تو دوست دارى از مردم پوشيده باشد بپوشاند.

(اى مالك) نبايد نيكوكار و بدكار در نزد تو به يك درجه و پايه باشند زيرا اين روش، نيكوكاران را به نيكوكارى دلسرد و بى ميل مي كند و بدكاران را به بدكارى عادت دهد و هر يك از آنان را به آنچه براى خود ملزم نموده ‏اند الزام كن (نيكوكاران را پاداش بده و بدكاران را به كيفر رسان) و بايد اقامه فرائضى كه انجام آنها براى خدا است در موقع مخصوصى باشد كه بوسيله آن دينت را خالص مي گردانى .

بطوريكه ملاحظه مي شود تمام دستورات على (ع) از تقوى، عدالت و حقيقت خواهى، عطوفت و مهربانى او نسبت به مردم حكايت مي كند و اين دستورات تنها براى مالك نبود بلكه براى تمام حكام خود فرامينى مشابه دستورات گذشته صادر فرموده است.

با اينكه در عصر حاضر سخن از رعايت حقوق بشر است هنوز ميان ملل مترقى دعواى نژاد پرستى و سياه و سفيد وجود دارد ولى على عليه السلام در 14 قرن پيش چنين امتيازاتى را موهوم شمرده و مي فرمايد مردم از هر كيش و طبقه‏ اى كه باشند در برابر عدالت اجتماعى برابر هستند، گفتن چنين سخنى در چنان زمانى كه كسى از حقوق طبيعى انسانى اطلاعى نداشت مؤيد عدالتخواهي و عدالت پروري حضرت علي (ع) است .

کد خبر 364270

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha